افسردگی فصلی ، اختلال عاطفی فصلی نیز خوانده می شود. از نظر بالینی به عنوان “اختلال افسردگی اساسی با الگوی فصلی” شناخته می شود. این افسردگی مربوط به فصول خاصی است. برای بیشتر افراد ، این اتفاق در ماه های زمستان رخ می دهد.
علائم اغلب در پاییز شروع می شوند، زیرا روزها کوتاه تر می شوند و در زمستان ادامه می یابند.
علائم شامل موارد زیر هستند:
- افزایش نیاز به خواب
- افزایش وزن
- احساس غم ، ناامیدی یا بی حوصلگی
افسردگی فصلی ممکن است با پیشرفت فصل بدتر شود و منجر به افکار خودکشی شود. هنگامی که بهار می رسد، علائم تمایل به بهبود می یابد. این ممکن است مربوط به تغییر در ریتم های بدنی فرد در پاسخ به افزایش نور طبیعی باشد.
افسردگی موقعیتی:
افسردگی موقعیتی ، توسط رویدادها یا موقعیت های خاص ایجاد می شود. مثال این موقعیت ها شامل:
- مرگ یک عزیز
- بیماری جدی یا یک واقعه تهدید کننده زندگی
- مشکلات مربوط به طلاق یا حضانت کودک
- شکست در روابط عاطفی
- بیکار بودن یا روبرو شدن با مشکلات جدی مالی
- روبرو شدن با مشکلات گسترده قانونی
البته طبیعی است که حوادثی مانند اینها ایجاد احساس غم و اضطراب کنند. اما افسردگی موقعیتی هنگامی اتفاق می افتد که این احساسات متناسب با رویداد تحریک آمیز باشد و در زندگی روزمره اختلال ایجاد نمایند.
افسردگی آتیپیک:
افسردگی آتیپیک به افسردگی اطلاق می شود که در پاسخ به وقایع مثبت داده میشود. علیرغم نام آن ، افسردگی آتیپیک غیر معمول یا نادر نیست!
ابتلا به افسردگی غیر معمولی بسیار چالش برانگیز است زیرا فرد ممکن است از نظر دیگران (یا خودش) افسرده نباشد.
علائم دیگر افسردگی آتیپیک می تواند شامل موارد زیر باشد:
- افزایش اشتها و افزایش وزن
- تصویر بد از بدن
- پرخوابی
- بیخوابی
- سنگینی در بازوها یا پاها که یک ساعت یا بیشتر در روز طول می کشد
- احساس طرد و حساسیت به انتقاد
- دردهای مختلف
افسردگی چقدر شایع است؟
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) منبع معتبری را تخمین زده که ۸٫۱ درصد از بزرگسالان در سنین ۲۰ سالگی و بالاتر از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ هر سال دو دوره زمانی دو هفته ای دچار افسردگی شده اند.
این اختلال در زنان درصد شیوع بیشتری نسبت به مردان دارد. شاید یکی از دلایل این باشد که زنان بیشتر در مورد ناراحتی خود صحبت می کنند و یا احساساتشان را بیشتر بروز می دهند. اغلب مردانی که دچار افسردگی می شوند برای اینکه خودشان را بیمار نشان ندهند درباره ی آن صحبت نمی کنند.
میزان شیوع اختلال افسردگی اساسی در زنان ۱۰ تا ۲۵ درصد و در مردان ۵ تا ۱۲ است.
ممکن است شیوع افسردگی در بعضی از کشورها زیادتر باشد که از جمله دلایل آن میتوان به فقر، فقر غذایی، مصیبت های طبیعی و چیزهای دیگر اشاره نمود.
تشخیص افسردگی چگونه است؟
برای تشخیص اختلال افسردگی آزمایش واحدی وجود ندارد. اما متخصص می تواند براساس علائم و ارزیابی روانشناختی، تشخیص اختلال را انجام دهد.
در بیشتر موارد ، متخصص یک سری سؤال در مورد خلق و خو، اشتها، الگوی خواب، سطح فعالیت و افکار فرد خواهد پرسید. از آنجا که افسردگی می تواند با سایر مشکلات سلامتی مرتبط باشد ، ممکن است متخصص توصیه به معاینه جسمی را داشته باشد (مانند آزمایش خون ،تیروئید و در صورت لزومی MRI). بعضی اوقات مشکلات تیروئید یا کمبود ویتامین D می تواند علائم افسردگی را ایجاد کند.
یکی از راههایی که در تشخیص سطح و نوع این بیماری بسیار کمک کننده است تست افسردگی بک (BDI) است. (شما می توانید این تست را در سایت انجام داده و تفسیر تخصصی بسته به شرایط خودتان از متخصص دریافت نمایید.)
علائم افسردگی را نباید نادیده گرفت. اگر روحیه فرد بهتر نشده یا بدتر شده است، باید از متخصص کمک بخواهد. افسردگی یک بیماری روانی جدی است و خطراتی ناشی از عوارض آن دارد.
در صورت عدم درمان، عوارض این اختلال شامل موارد زیر است:
- افزایش وزن یا کاهش آن
- درد جسمانی
- سوء مصرف مواد
- حملات هراس (پانیک)
- مشکلات در رابطه
- منزوی شدن
- افکار خودکشی
روش های درمان افسردگی
زندگی با افسردگی می تواند مشکل باشد، اما درمان می تواند به بهبود کیفیت زندگی شما کمک کند.
ممکن است بتوان با یک شکل از درمان علائم را با موفقیت مدیریت کرد، یا ممکن است تصمیم گرفته شود که ترکیبی از درمانها به بهترین وجه استفاده شود.
در درمان افسردگی سه نوع درمان وجود دارد:
- درمان دارویی
- درمان با تحریک مغناطیسی(TMS)
- روان درمانی
درمان دارویی:
دوره های افسردگی اساسی در ۷۰ تا ۸۰ درصد بیماران قابل درمان است. برای درمان این اختلال باید داروها را بهمراه مداخلات روان درمانی مورد استفاده قرار داد.
درمان نگهدارنده با داروهای ضد افسردگی حداقل به مدت ۵ ماه به جلوگیری از عود بیماری کمک میکند.
درمان با تحریک مغناطیسی(TMS):
گر فرد از افسردگی اساسی رنج می برد و در برابر درمان، دارو و کمک به خود مقاومت کرده است، ممکن است TMS درمان مفیدی باشد.
درمان تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) یک روش درمانی غیر تهاجمی است که پالسهای انرژی مغناطیسی را در مناطق مختلف مغز که درگیر خلق هستند، هدایت می کند. این پالس های مغناطیسی بدون درد از طریق جمجمه عبور می کنند و سلول های مغزی را تحریک می کنند که می توانند ارتباط بین بخش های مختلف مغز را بهبود دهند و علائم افسردگی را سهولت بخشند.
همچنین از این روش در زمانهایی که پاسخ سریع به درمان مدنظر است یا عوارض جانبی داروهای افسردگی، درمان را با مشکل روبه رو کرده است میتوان استفاده کرد.
روان درمانی:
استفاده از روان درمانی به همراه داروهای ضد افسردگی برای اختلال افسردگی اساسی، بسیار کاربردی تر و موثر تر از کاربرد به تنهایی هر یک از روشهای عنوان شده است.
درمانهای روانشناختی شامل درمان کوتاه مدت است که در آن تعاملی بین درمانگر و بیمار شکل می گیرد. طی جلسات درمان و تکالیفی که مراجع باید آنها را در منزل انجام دهد درمانگر می تواند با فرضیات ذهنی و ناخودآگاه مراجع آشنا شده و عوامل زمینه ساز این بیماری را تشخیص و اصلاح کند.
برای مقابله با افسردگی روشهای درمانی فردی وجود دارد که بیمار با تغییر دادن و اصلاح سبک زندگی خود می تواند در روند بهبود خود بسیار موثر باشد.
برخی از این درمان ها شامل:
- ورزش
به مدت ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی سه تا پنج روز در هفته . ورزش می تواند تولید اندورفین بدن را افزایش دهد، اندورفین از همان هورمون هایی است که باعث بهبود روحیه فرد می شوند!
- خودداری از مصرف مواد مخدر و الکل
ممکن است مصرف مواد در کوتاه مدت برای فرد احساس لذت ایجاد کند. اما در طولانی مدت ، این مواد می توانند افسردگی و علائم اضطراب را بدتر کنند.
- یاد بگیرید چگونه نه بگویید
درگیری بیش از اندازه اضطراب و علائم افسردگی را بدتر می کند. تعیین مرزها در زندگی حرفه ای و شخصی می تواند به شما کمک کند احساس بهتری داشته باشید.
- مراقبت از خود
همچنین با مراقبت از خود می توانید علائم افسردگی را بهبود ببخشید. اینکار شامل خوابیدن کافی، داشتن رژیم غذایی سالم، دوری از افراد منفی و شرکت در فعالیتهای لذت بخش است.
- اسیدهای چرب امگا ۳
این چربی های اساسی برای رشد عصبی و سلامت مغز مهم هستند. افزودن مکمل های امگا ۳ به رژیم غذایی، ممکن است به کاهش علائم افسردگی کمک کند.
- ویتامین ها
ویتامین ها برای بسیاری از عملکردهای بدن مهم هستند. تحقیقات نشان می دهد که دو ویتامین به ویژه برای کاهش علائم افسردگی مفید هستند:
ویتامین B: ویتامین B-12 و B-6 برای سلامتی مغز بسیار حیاتی هستند. هنگامی که سطح ویتامین B فردکم است ، ممکن است خطر ابتلا به افسردگی بیشتر باشد.
ویتامین D: گاهی اوقات ویتامین آفتاب خوانده می شود زیرا قرار گرفتن در معرض آفتاب آن را برای بدن فرد تأمین می کند. ویتامین D برای سلامتی مغز ، قلب و استخوان بسیار مهم است. افرادی که افسرده هستند ، احتمالا مبتلا به کمبود این ویتامین هستند.
بسیاری از گیاهان ، مکمل ها و ویتامین ها ادعا می کنند که به کاهش علائم افسردگی کمک می کنند، اما اکثر آنها در تحقیقات بالینی مؤثر نیستند.
درباره مواردی که تاثیر خود را نشان داده اند ، بیاموزید و از متخصص خود بپرسید که آیا این موارد مناسب شما هستند؟
پیشگیری از افسردگی امکان پذیر است؟
معمولاً افسردگی قابل پیشگیری نیست. تشخیص اینکه چه عواملی باعث ایجاد آن می شود، دشوار است.
اما وقتی فرد علایم افسردگی را تجربه کرد، ممکن است با آموختن اینکه تغییرات سبک زندگی و روشهای درمانی مفید هستند ، برای جلوگیری از قسمت بعدی آماده بشود.
تکنیک هایی که ممکن است به فرد در پیشگیری کمک کند عبارتند از:
- ورزش منظم
- خواب کافی
- پیگیری درمان
- کاهش استرس
- روابط صمیمی با دیگران
- وقت کمتری را در دنیای مجازی صرف کنید
- کارها و درگیری های روزانه خود را کاهش دهید
- دوری از افراد سمی و منفی
- داشتن رژیم غذایی صحیح
- داشتن وزن سالم
- درمان بیماری های مزمن
- دوری از مصرف داروهای غیر ضروری و دارای عوارض جانبی
- جلوگیری از مصرف مواد مخدر و الکل
- قطع مصرف سیگار
پیش آگهی و آینده افسردگی چه خواهد بود؟
افسردگی می تواند موقتی ، یا یک چالش بلند مدت باشد. درمان همیشه باعث نمی شود افسردگی به طور کامل از بین برود. اما درمان اغلب علائم را کنترل می کند.
مدیریت علائم افسردگی شامل یافتن ترکیب مناسب داروها و روشهای درمانی است. اگر یک روش درمانی مؤثر نباشد، ممکن است با یک روش متفاوت نتیجه بهتری داشته باشید.
بهترین حالت در درمان و کنترل بیماری افسردگی این است که باید نسبت به علایم و حالات خود هوشیار و آگاه بوده و به تغییر در روحیات و خلق خود حساس باشیم.
در صورتیکه در دوره ی زمانی از زندگی قرار داریم که در آن اتفاقی تلخ (از مرگ عزیز تا ترک رابطه) اتفاق افتاده است، آگاهانه از خود مراقبت کنیم و بدانیم گرفتن کمک حرفه ای در این دوره بسیار موثر و کمک کننده خواهد بود.
نسبت به مراجعه برای درمان و پیگیری جلسات درمانی اهمال نداشته باشیم و با صبوری پیگیر بهبود اوضاع جسمی و روحی خود باشیم.
در نسبت دادن این بیماری بخود وسواس بیشتری داشته باشیم و از برچسب زدن به خودمان خودداری کنیم.